طلاق، یکی از معضلات اساسی جامعه امروزی است که بسیاری از جوانان را درگیر خود کرده است. دلایل زیادی مثل ازدواج زود هنگام، مشکلات مالی، تفاوت فرهنگی و مذهبی، تفاوت سن، دخالتهای بی مورد خانوادهها و بسیاری از مشکلات دیگر موجب کمبود روابط عاطفی بین زوجین شده و آنها را از هم دور میکند و این دوری عاطفی باعث میشود تا زوجین در اوج عصبانیت اقدام به طلاق نموده و به زندگی مشترک خود پایان میدهند. امروزه با مراجعه به دادگاهها و بررسی پرونده های موجود در دادگاه، پی میبریم که آمار طلاق بالا رفته و رو به افزایش است. در بسیاری از موارد حضور وکیل طلاق در مسیر پرونده میتواند افراد بسیاری را از مسیر نادرستی که طی میکنند، نجات داده و با مشاوره صحیح و آگاهانه زوجین را از مسیر طلاق بازگرداند.
تعریف طلاق
طلاق یک کلمه عربی و به معنی گره باز کردن و رهاکردن است و در فقه اسلامی به معنی زائل کردن عقد ازدواج است. در واقع طلاق جدایی زوجین از هم و پایان دادن به زندگی مشترک، با در نظر گرفتن کلیه حق و حقوق زوجین نسبت به هم است. طلاق معمولا زمانی که استحکام رابطه زناشویی از بین میرود و زوجین دیگر علاقه ای به ادامه زندگی باهم ندارند اتفاق میافتد. طلاق یکی از حقوق قانونی مرد محسوب میشود اما امروزه امکان درخواست طلاق از طرف زن هم وجود دارد و زن نیز نی تواند اقدام به طلاق نمایند. زوجین برای تحقق امر طلاق، باید پروسه ای را طی کنند تا بتوانند تصمیم خود را قطعی کرده و به زندگی مشترک خود پایان دهند. طلاق انواع مختلفی دارد که هر کدام از نظر قانونی دارای شرایطی خاص است که باید این شرایط را زوجین داشته باشند تا بتوانند مسیر طلاق را طی کنند. در برخی موارد زوجین به دلایل مختلف مانند موقعیت خانوادگی، نداشتن وقت و تمایل به رو به رو نشدن با هم دیگر یا خانواده های طرفین برای طی پروسه طلاق، به وکیل طلاق مراجعه میکنند و تمام کارهای طلاق را وکیل خانواده انجام میدهد و نیازی به حضور در دادگاه نیست. طلاق از سوی مرد، طلاق از سوی زن و طلاق توافقی انواع طلاق هستند.
- تعریف طلاق لفظی: طلاق لفظی، همان طلاقی است که به آن سه طلاقه میگویند یعنی مرد یا زن اگر سه بار پشت سر هم بگوید طلاق طلاق طلاق آنگاه سه طلاقه میشود. در این صورت زن و شوهر دیگر به هم نامحرم بوده و برای ادامه زندگی زناشویی و داشتن رابطه جنسی باید بین آنها صیغه عقد جاری شود تا دوباره به هم محرم شوند. چون در این طلاق هیچ ثبت و سند قانونی وجود ندارد و فقط به صورت زبانی بیان شده است طلاق لفظی میگویند. در فقه سنی برای طلاق لفظی دو شاهد عاقل و بالغ باید وجود داشته باشد تا طلاق مورد قبول باشد اما در فقه شیعه چنین قانونی وجود ندارد.
- تعریف طلاق در اسلام: در دین اسلام، ازدواج یک امر پسندیده و مقدس میباشد و برای عملی کردن آن بسیار تاکید شده است در مقابل طلاق یک امر ناپسند شمرده شده و و برای جلوگیری از طلاق بسیار تاکید شده است. امام باقر(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودند: «جبرئیل آنقدر بر من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن، جز در وقتی که مرتکب فحشاء قطعی شده باشد، سزاوار نیست.» از طرفی اسلام، مرد طلاق دهنده را زیر نگاههاى خشم آلود قرار مىدهد و احساس تنفر خود را از او بیان میکند از طرف دیگر وقتى که مرد مىخواهد زن را طلاق دهد، هیچ مانع قانونى برای مرد وجود ندارد، چرا؟ این پرسش بسیار به جاست و همه رازها در همین نکته نهفته است. راز اصلى این مسئله آن است که زوجیت و زندگى زناشویى، یک علقه طبیعى است نه قراردادى، و قوانین خاصى در طبیعت براى او وضع شده است. امر ازدواج که دین اسلام قوانین خود را بر پایه ازدواج برنامه ریزی کرده است، زن را محترم شمرده و دارای ارزش میداند و او را مرکز منظومه خانواده معرفی میکند اگر به هر دلیلی محبت مرد نسبت به زن کاهش یافته یا از بین برود در این صورت پایههای آن خانواده سست شده و گاهی به انتها میرسد و باعث خرابی پایههای خانواده میشود و دین اسلام با تاسف به این موضوع نگاه میکند. به این دلیل اسلام تمامی سعی خود را میکند تا یک زندگی در حالت طبیعی خود باقی و استوار بماند یعنی زن همچنان در خانه و امر ازدواج محبوب بوده و محبت مرد نسبت به او پا برجا باشد.
انواع طلاق بر پایه رجوع به زن:
برای شروع یک زندگی نیازبه عقد نکاح است و ازدواج اولین قدم برای آغاز زندگی مشترک و زناشویی است اما گاهی پیش میآید که زوجین به اختلاف برخورده و در حل مسائل خود با دشواری رو به رو شده و در آخر تصمیم به پایان زندگی گرفته و اقدام به طلاق مینمایند. طلاق نیز مانند بسیاری از امور حقوقی انواع مختلفی داشته و تقسیم بندی میشود. طلاق به اعتبار اینکه به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن، قابلیت رجوع داشته باشد یا خیر و اینکه به درخواست طرفین باشد یا به حکم دادگاه به دسته بندیهای مختلفی تقسیم می شود اما براساس ماده 1143 قانون مدنی، برای طلاق یک دسته بندی کلی تعریف میشود که عبارت است از طلاق بائن و طلاق رجعی، که تفاوت اساسی و مهم این دو نوع طلاق در رجوع مرد به زن است یعنی مرد در مدت زمان عده، تصمیم بازگشت به زندگی مشترک میگیرد و با رضایت زوجه دوباره به زندگی خود ادامه میدهند.
- طلاق رجعی: به طلاقی که در آن مرد بعد از طلاق، تحت شرایطی خاص در مدت عده حق رجوع به زن را داشته باشد، طلاق رجعی گفته میشود. درطلاق رجعی جدا از این که در مدت عده، مرد حق رجوع به زن خود را دارد، هر دو طرف دارای حقوق و تکالیفی نسبت به هم هستند که با حقوق مربوط به طلاق بائن متفاوت است. در طلاق رجعی، اگر زن یا مرد بعد از طلاق بمیرد، از هم ارث میبرند و در این طلاق نفقه به زن تعلق میگیرد. در طلاق رجعی در مدت زمان عده، مرد حق ندارد زن را از محل سکونتش خارج کند و تا پایان عده باید اجازه بدهد در آن منزل سکونت گزیند. عده طلاق رجعی 3 ماه و 10 روز بعد از جاری شدن خطبه طلاق و ثبت طلاق است و در این مدت زمان مرد وظیفه دارد که نفقه زن را بپردازد. در مدت عده، زن همچنان به عنوان همسر زوج محسوب میشود. در طلاق رجعی قبل از اینکه زمان عده تمام شود زن حکم زن غیر مطلقه را دارد. یعنی زنی است که هنوز طلاق داده نشده است حتی اگر صیغه طلاق جاری شده باشد و در این مدت زمان باید از شوهر خود مانند قبل اطاعت کند. در این نوع طلاق زن و شوهر باید وظایفی که در زمان زندگی مشترک نسبت به هم داشتند، همچنان تا پایان عده یعنی 3 ماه و 10 روز این وظایف را انجام دهند. در این نوع طلاق، زن و شوهر مانند قبل نسبت به هم محرم بوده و میتوانند تا پایان عده کنار هم زندگی کنند و یا نگاه محرمانه به هم داشته باشند. فقط در صورتی که زن میل به زندگی در منزل همسر را نداشته باشد میتواند از آن منزل خارج شود در غیر این صورت مرد نمیتواند زن را از خانه بیرون کند. در طلاق رجعی اگر تحت شرایطی زن زندگی در خانه دیگر را ترجیح دهد تا پایان عده، مرد وظیفه دارد نفقه و اجرت المثل زن را عینا پرداخت کند. بعد از اتمام مدت عده طلاق، مرد و زن دیگر حق رجوع نداشته و اگر بعد این مدت تصمیم به رجوع داشته باشند باید مجدد ازدواج کرده و خطبه عقد جاری شود.
- طلاق بائن: طلاق بائن، طلاقی است که عده دارد اما در مدت عده، مرد حق رجوع به زن را نداشته و رابطه زوجیت بعد از جاری شدن صیغه طلاق منقوط شده و زن دیگر به عنوان زوجه مرد نیست و نسبت به هم حرام و نامحرم شده اند. در این نوع طلاق، نفقه به زن تعلق نمیگیرد و اگر در مدت زمان عده، یکی از طرفین یعنی مرد یا زن فوت کند، به دیگری از وی ارثی نمیرسد. در طلاق بائن اگر مرد خواستار زندگی دوباره با زن طلاق داده خود باشد، در این صورت باید عقد نکاح جدید بین آن دو انجام شود. در موضوع طلاق، طلاقی وجود دارد امکان رجوع مرد وجود ندارد این نوع طلاق طلاق بائن میباشد که جهار نوع طلاق از این نوع میباشد که مرد برای رجوع دوباره براساس قانون باید اقدام به ازدواج مجدد نماید.
انواع طلاق بائن، طبق ماده 1145 قانون مدنی:
- طلاقی که قبل از انجام رابطه زناشویی باشد یعنی زوجه باکره باشد
- طلاق زن یائسه یعنی زنی که پریود نمیشود
- طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد
- طلاق برای بار سوم
- طلاق پیش از رابطه زناشویی باشد: بعد از ازدواج، برخی از زوجین به اختلاف برمیخورند که در مواردی این اختلافات ریشه گرفته و قبل از انجام رابطه زناشویی به طلاق ختم میشود. این نوع طلاق معمولا در زمان عقد اتفاق میافتد که هنوز زوجه باکره است و پرده بکارت خود را حفظ کرده است یعنی اگر پرده بکارت سالم باشد و طلاق صورت بگیرد این نوع طلاق بائن است و مرد حق رجوع ندارد. اگر پیش از نزدیکی طلاق صورت بگیرد و زن باکره باشد نیازی نیست که زن عده پس از طلاق نگه دارد و بعد از خوانده شدن صیغه طلاق دیگر هیچ بستگی بین زوجین وجود نداشته و کاملا زندگی مشترک آنها به پایان رسیده و از هم جدا میشود. در این نوع طلاق اگر زوجین بخواهند دوباره زندگی مشترک آغاز کنند باید دوباره ازدواج نمایند. در طلاق بائن در صورتی که دخول انجام نشده باشد و زن خواستار دریافت مهریه باشد در این صورت به علت باکره بودن نصف مهریه به وی تعلق خواهد گرفت.
- طلاق زن یائسه: اگر زنی یائسه باشد و در این میان با همسر خود به مشکل برخورده و نتوانند مشکلات خود را حل کنند و تصمیم به جدایی و طلاق بگیرند، طبق ماده 1145 قانون مدنی، این نوع طلاق، طلاق بائن میباشد و مرد بعد از طلاق حق رجوع نداشته و نمیتواند در عده به زن خود رجوع کند. حال شاید این سوال پیش بیاید که یائسگی چیست؟ یائسگی دوره ای از زندگانی یک زن است که معمولا در 45 و 50 سالگی شروع میشود و در این مدت زن دیگر عادت ماهانه نمیشود و توانایی باردار شدن را از دست میدهد.
- طلاق برای بار سوم: طلاقی که بعد از سه بار ازدواج مجدد باز به طلاق ختم شود این چنین میتوان توضیح داد که اگر یک مرد 3 بار با یک زن ازدواج کرده و هر سه بار به طلاق ختم شود این نوع طلاق از نوع بائن است و در این نوع طلاق مرد حق رجوع نداشته و حتی در مدت عده نیز نمیتواند به زن رجوع کند و زن و مرد نسبت به هم نامحرم میشوند.اگر بعد از سه بار طلاق دوباره مرد خواهان ازدواج با زن خود باشد در این صورت زن باید با مرد دیگری ازدواج کرده و با وی رابطه زناشویی داشته و بعد طلاق گرفته باشد تا بتواند با همسر قبلی خود ازدواج کند.
- طلاق خلع و مبارات: در جامعه اسلامی که همه چیز بر پایه فقه است و به دلیل اسلامی بودن جامعه، حق طلاق به مرد داده شده و زن چنین حقی ندارد. زنی که از زندگی خود ناراضی بوده و توان ادامه زندگی با همسر خود را ندارد، حاضر میشود که مالی را پرداخت کند تا حق طلاق داشته باشد و بتواند خود را از زندگی که در آن تنفر وجود دارد، رها و آزاد کند. معمولا به این نوع طلاق، طلاق خلع و مبارات گفته میشود که خود به دو نوع طلاق، طلاق خلع و طلاق مبارات تقسیم میشود که وجه تمایز این دو طلاق حد تنفر زوجه از زوج است که زوجه حاضر است بخشی یا تمام مهریه خود را درقبال رضایت زوج برای طلاق پرداخت یا گذشت کند. در این نوع طلاق، زن با بخشش مهریه ، حق رجوع مرد را کامل از بین میبرد و مرد اگر قصد رجوع داشته باشد باید مجدد اقدام به ازدواج نماید و چون حق رجوع برای مرد در طلاق خلع و مبارات بسته میشود بنابراین جزیی از طلاق بائن میباشد. البته ناگفته نماند که از نظر قانون مدنی، طلاق خلع و مبارات نوعی طلاق توافقی تلقی میشود چون زوجه با دادن مالی به زوج حق طلاق را میگیرد که در این صورت رضایت هر دو زوج باعث شده جزیی از طلاق توافقی محسوب شود.
در ادامه به تعریف طلاق مبارات و طلاق خلع میپردازیم:
- طلاق مبارات: مبارات، درلغت به معنی بیزار شدن از کسی است. طلاق مبارات یک نوعی از طلاق توافقی است که در آن به علت بیزار شدن و متنفر شدن زن و مرد از هم دیگر، زن مالی یا مهریه خود را برای دریافت حق طلاق، به مرد پرداخت میکند. طلاق مبارات نوعی از طلاق بائن است که در آن رجوع مرد به زندر زمان عده امکان پذیر نمیباشد. البته باید گفت که در طلاق مبارات زن تا پایان زمان عده میتواند از بخششی که کرده است، منصرف شود که در این صورت مرد میتواند مثل طلاق رجعی، به زن خود رجوع کند و زندگی مشترک را بدون نیاز به جاری شدن خطبه عقد از سر بگیرند. باید تاکید کرد که مبلغ یا بخششی که زن میکند نباید از میزان مهریه زن بیشتر باشد.
- طلاق خلع: طلاق خلع به طلاقی گفته میشود که در آن زن به واسطه تنفری که از همسر خود دارد تصمصم به طلاق گرفته ولی مرد حاضر به طلاق نیست که در این نوع طلاق زن مالی را به همسر خود میبخشد و در مقابل این بخشش، درخواست طلاق میکند این مال ممکن است مهریه، معادل مهریه ، کمتر یا بیشتر از مهریه باشد. در این طلاق تنفر و عدم دوست داشتن فقط از طرف زن است. طلاق خلع از این نظر طلاق بائن محسوب میشود که زن با بخشش مهریه خویش یا مالی معادل آن حق رجوع دوباره مرد را از بین میبرد اگر زن در مدت زمان عده، مالی را که برای طلاق بخشیده، از مرد طلب کند در این صورت طلاق از نوع رجعی شده و مرد میتواند به نزد زن خود رجوع کند.
عده در طلاق چیست؟ مدت عده در طلاق چند روز است؟
عده، به زمانی گفته میشود که زن بعد از فوت یا طلاق اجازه ازJد تا زمان زایمان عده نگه دارد و پس از زایمان عده وی تمام شده و اگر قصد ازدواج مجدد داشته باشد میتواند اقدام به ازدواج کند. اگر زنی با اینکه به سن یائسگی نرسیده باشد، عادت زنانگی نبیند و طلاق داده شود در این حالت باید سه ماه و 10 روزعده نگه دارد. اما لزومی ندارد که زن یائسه عده نگه دارد. نکته دیگر اینکه اگر شوهری غایب و مفقودالاثر شود و زن بتواند توسط دادگاه طلاق خود را بگیرد، از زمان طلاق باید عدهی وفات یعنی چهار ماه و ده روز را نگه دارد. همچنین اگر زنی قبل از رابطه زناشویی طلاق داده شود یعنی پرده بکارت وی سالم باشد و توسط پزشکی قانونی بکارت و باکره بودن وی ثابت و تایید شود لزومی به نگه داشتن عده بعد از طلاق نیست.
- مدت عده در طلاق رجعی: در طلاق رجعی، همانطور که از نام آن پیداست مرد میتواند در مدت زمان عده به زن رجوع کرده و رابطه و زندگی زناشویی با او را از سر بگیرد بدون اینکه نیازی باشد تا مجددا با زن عقد کند. در صورتی که در طلاق بائن، مرد حق ندارد که در مدت زمان عده به زن رجوع کند. اگر هم بخواهد به زن خود رجوع کند باید منتظر بماند تا مدت زمان عده به پایان برسد تا دوباره با زن عقد کند و بتواند زندگی زناشویی خود را با او از سر بگیرد.
- مدت عده در طلاق بائن: پیش از بحث عده طلاق بائن بهتر است که به تعریف عده بپردازیم. عده، به مدت زمان بعد از جاری شدن خطبه طلاق اتلاق میشود که در این زمان زن حق ازدواج مجدد نداشته و باید منتظر بماند تا مدت عده تمام شود. مدت زمان عده، سه طهر یا سه ماه است یعنی در این مدت باید سه بار پریود شود البته این مدت زمان برای زن یائسه تقریبا 45 روز میباشد و برای زن باکره یعنی زنی که هنوز وارد رابطه زناشویی نشده و پرده بکارت وی سالم است، عده وجود ندارد. طبق ماده 1142 قانون مدنی، اگر طلاقی رخ دهد و این طلاق از نوع رجعی باشد یعنی مرد بعد از طلاق حق رجوع به زن داشته باشد در مدت عده میتواند رجوع کند ولی اگر طلاق از نوع بائن بوده باشد مرد در زمان عده حق رجوع ندارد. عده طلاق بائن چقدر است؟ در پاسخ به این سوال باید این چنین گفت که مدت عده در طلاق بائن به مدخوله و غیر مدخوله بودن در طلاق بائن بستگی دارد. اگر بین زوجین رابطه زناشویی اتفاق نیوفتاده باشد در این صورت عده برای زن وجود ندارد اما در صورتی طلاق بائن از نوع مدخوله باشد یعنی رابطه زناشویی بین آنها وجود داشته باشد زوجه باید عده بعد از طلاق را رعایت کند. همچنین در طلاق بائن اگر زن یائسه باشد نیاز نیست که زن عده نگه دارد و بعد از طلاق، میتواند ازدواج مجدد کند.
اقسام طلاق بر طبق درخواست کننده طلاق:
یکی از راههای پایان زندگی مشترک، طلاق است که دارای انواع و اقسام برحسب درخواست کننده طلاق میباشد که درخواست طلاق از سوی زوج، درخواست طلاق از سوی زوجه و طلاق توافقی از اقسام طلاق میباشد. از اقسام طلاق که برحسب رجوع مرد تقسیم بندی میشود طلاق رجعی و طلاق بائن میباشد.
- اگر طلاق به درخواست مرد باشد: طبق ماده 1133 قانون مدنی، مرد میتواند با رعایت شرایطه لازم و مراجعه به دادگاه نسبت به طلاق همسر خود اقدام نماید. با توجه به اینکه طلاق یکی از حق و حقوق مرد است اما برای طلاق همسر خود و درخواست طلاق باید مراحلی را طی کند. ثبت صیغه طلاق و جاری کردن خطبه طلاق بدون مراجعه به دادگاه و اخذ حکم از دادگاه از سوی مرد، جرم محسوب میشود. بنابراین براساس قانون مدنی و نیز قانون حمایت از خانواده، مرد اگر خواستار طلاق زن خویش باشد باید به دادگاه مراجعه و مراحل قانونی را طی نماید تا بتواند همسر خود را طلاق بدهد و بدون حکم داد گاه درخواست طلاق از سوی مرد منتفی و شامل مجازات و جرم است. این سوال مطرح است که در چه موقعی مزد میتواند زن خود را طلاق دهد؟ با توجه به اینکه طلاق از حق و حقوق قانونی مرد است بنابراین براساس قانون، مرد هر موفع اراده کند و بخواهد میتواند زن را طلاق بدهد اما در این طلاق باید تمام حق و حقوق مالی و غیر مالی زن در نظر گرفته شود. درخواست طلاق از سوی مرد، بعد از ثبت در دادگاه به داوری مرجوع میشود و یکی از تشریفات قانونی این نوع طلاق است. ناگفته نماند که مرد در دوران عقد نیز میتواند درخواست طلاق دهد و زوجه خود را با رعایت تمام حق و حقوق وی طلاق دهد.
ازدلایل قانونی برای طلاق به درخواست زوج عبارت است از:
-
- عدم تمکین زن
- سوء رفتار زن
- محکومیت خانم به حبس بلند مدت یا حبس ابد
- ترک زندگی خانوادگی و زناشویی بوسیله زن
- ابتلای زن به بیماری خاص و لاعلاج
نکته: مهمترین نکتهای که در رابطه با درخواست طلاق از طرف زوج وجود دارد این است که مرد بدون توافق و رضایت زن تنها در صورتی میتواند او را طلاق بدهد که تمامی حق و حقوق مالی و غیر مالی زوجه را رعایت وپرداخت کرده باشد. بنابراین غیرموجه بودن طلاق زوجه، حق و حقوق زن را بیشتر کرده و این مسئله باعث سختتر شدن و طولانی شدن مسیر طلاق خواهد شد.
- اگر طلاق به درخواست زوجه باشد: طلاق حق قانونی مرد است اما در مواردی زوجه نیز بر طبق قانون مدنی میتواند درخواست طلاق نماید یعنی قانون به زن اجازه میدهد که در شرایط خاص و در صورتی که دیگر ادامه زندگی مشترک سخت و طاقتفرساست درخواست طلاق داده و از همسر خود جدا شود. درخواست طلاق از سوی زن نسبت به درخواست طلاق توافقی و درخواست طلاق از سوی مرد دشوارتر و پیچیدهتر است و زوجه برای طلاق از همسر خود باید دارای حق طلاق باشد و مورد دیگر اینکه با تکیه بر داشتن شرایط عسر و حرج یا شرایط محکمه پسند و ثابت شده، بتواند از دادگاه حکم طلاق گرفته و اقدام به طلاق از زوجه کند.
مواردی که زن میتواند از دادگاه درخواست طلاق نماید:
-
- امتناع زوج از پرداخت نفقه
- عسر و حرج
- ترک زندگی مشترک از سوی مرد به مدت 6 ماه و یا بیشتر
- زندانی شدن مرد به مدت 5 سال ویا بیشتر
- غیبت زوج برای 4 سال
- داشتن حق طلاق
- طلاق توافقی: طلاق توافقی، سادهترین و راحتترین نوع از انواع طلاق است که در آن زوجین با توافق همدیگر بر سر مسائلی مانند مهریه، نفقه، حضانت و نگهداری فرزندان وسایر حقوق قانونی زن تصمیم به طلاق و جدایی گرفته و بعد از مراجعه به دادگاه رویه طلاق را آغاز میکنند. برحسب تصور عام، زن در طلاق توافقی باید از مهریه خود گذشت کند و آن را ببخشد اما در واقع این یک تصور اشتباه و غلط است بلکه مهریه نیز مانند سایر حقوق مالی زن با توافق طرفین در طلاق توافقی برای زن قابل دریافت است. در طلاق توافقی، امکان رجوع مرد وجود دارد و مرد در مدت عده میتواند به زن رجوع کند مگر اینکه یکی از شرایط طلاق بائن را داشته باشد. در طلاق توافقی از دعوا و مشاجره بین زوجین کاسته شده و معمولا با رضایت هر دو طرف این طلاق اتفاق میافتد و معمولا این نوع طلاق با توجه به جلسات مشاوره که معمولا 45 روز است، در حدود 3 ماه به طول میانجامد و در صورت داشتن وکیل طلاق توافقی این زمان کاهش یافته و تقریبا بین 10 الی 15 روز به پایان میرسد. از آنجایی که امر طلاق، قائم به شخص نیست بنابراین نیازی به حضور زوج و زوجه در دادگاه و حین مراحل طلاق نمی باشد. تنها در مورد گواهی عدم بارداری، زوجه باید در آزمایشگاه حضور داشته باشد. بنابراین طبق ماده ۱۱۳۸ قانون آیین دادرسی مدنی، طرفین دعوا (زن و مرد) می توانند بدون نیاز به حضور در دادگاه، تمامی مراحل طلاق توافقی را طی نمایند. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که یک نفر نمی تواند وکالت زوج و زوجه را برای طلاق به صورت همزمان داشته باشد و هر کدام در صورت نیاز، باید اقدام به اخذ وکیل طلاق توافقی جداگانه نمایند.
قوانین طلاق
در قانون برای جدایی زن و شوهر از هم راههای مختلفی پیش بینی شده است، یعنی با وجود شرایطی خاص و در صورت اثبات آن شرایط، زن و مرد میتوانند از هم طلاق بگیرند.
- قانون طلاق در ایران: در ایران، طبق ماده 1133 قانون مدنی، حق طلاق با مرد است و هر وقت بخواهد میتواند زوجه خویش را طلاق بدهد و اگر طلاق به درخواست مرد باشد نیازی به دلیل آوردن برای دادگاه نیست و لی اگز زن بخواهد طلاق بگیرد و درخواست طلاق از سوی زوجه باشد در این صورت باید دلایلی خاص که برای دادگاه قابل قبول باشد بیاورد تا بتواند حق طلاق از دادگاه بگیرد. قانون طلاق در ایران بر پایه فقه امامیه است وتصویب قانون حمایت از خانواده در سال 1346، اولین گام قانونگذار در محدود کردن اختیارات مرد برای طلاق است چون تا آن زمان حق طلاق با مرد بوده و میتوانست بدون رضایت زوجه، او را طلاق بدهد. اما بر اساس قانون حمایت از خانواده سال 1346 به دادگاهها اختیار داده شد که فقط در مواردی خاص به درخواست زن و شوهر یا توافق آنها گواهی عدم امکان سازش صادر کند. طبق قانون، طلاق هریک از زوجین باید برپایه دلایل موجه میبود که با تصویب قانون حمایت از خانواده در سال 1353، اختیار مطلق و نامحدود مرد بر طلاق دادن زوجه بدون نیاز به رضایت زن، برداشته شد و هر یک از زوجین که خواستار طلاق بودند با مراجعه به دادگاه، دادخواست طلاق خود را برپایه یکی از موارد ذکر شده در قانون طلاق، مطرح میساختند که تشخیص وجود این موارد برعهده دادگاه بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی قوانین طلاق در جهت انطباق با شرع مورد اصلاح قرار گرفت که قانون طلاق نیز از این امر مستثنی نبود و محدودیتی که قانون سال 53 برای مرد در امر طلاق ایجاد کرده بود از بین رفت و آن اندک محدویت باقی مانده در قانون،مراجعه مرد به دادگاه برای دادخواست طلاق بود.
- قانون طلاق ایرانیان شیعه: قوانین موجود در طلاق، ریشه در فقه جعفری داشته و در سال ۱۳۰۷ با تصویب قانون مدنی، جنبه قانونی پیدا کرده و در چندین سال پی در پی، موادی از آن تغییر کرده است. دیگر قوانین مربوط به طلاق، قانون حمایت خانواده که در سال ۱۳۹۱ به تصویب رسیده و مقررات اجرایی قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۳ می باشد. در این میان باید گفت که عقد نکاح دو نوع دارد: عقد نکاح دائم و عقد نکاح موقت که طبق ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی، عقد نکاح دائم به فسخ یا طلاق، منحل شده و عقد نکاح موقت به اتمام مدت یا بذل مدت ختم می گردد.
- قانون طلاق ایرانیان غیر شیعه: قانون طلاق در ایران، ریشه در مذهب و مقررات فقهی دارد. ایران دارای مذاهب گوناگونی است که همه از قانون اساس حمایت میکنند. برخی از این مذاهب مانند حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی، زیدی، زرتشتی، کلیمی و مسیحی از طریق قانون اساسی به طور رسمی شناخته شده و طبق اصل قانون اساسی، در احوال شخصیه مانند ازدواج، طلاق، ارث و وصیت بر اساس آیین و دین خود عمل کرده و دادگاه ها هم وظیفه دارد بر اساس مقررات احوال شخصیه آنها، رسیدگی و تصمیم گیری کنند. با این توضیح طلاق ایرانیانی که غیر شیعه هستند براساس مقررات مذهب یا دین خودشان میباشد و دادگاه باید با در نظر گرفتن احوال شخصیه آن مذهب برای طلاق اقدام و گواهی عدم سازش صادر نماید. بنابراین قانون طلاق در ایرانیان غیر شیعه، قوانین مربوط به دین و مذهب زوجین است.
آیا طلاق در صورت عدم تمکین زوجه امکانپذیر است؟
تمکین، به معنای پیروی کردن و فرمانبرداری است درفقه اسلامی تمکین، یعنی فرمانبرداری و اطاعت زن از همسر خود و احترام گذاشتن به خواسته مرد و برآوردن تمامی نیازهای زناشویی مرد میباشد. زن ناشزه یعنی زنی که از اطاعت همسرخود سرباز زند که در این صورت به زن ماشزه نفقه تعلق نمیگیرد. تمکین و ناشزه در واقع تضاد هم میباشند.
بعد از جاری شدن خطبه عقد، زن و شوهر نسبت به هم دارای حق و حقوق و تکالیفی هستند. یکی از این حقوق قانونی که زن نسبت به مرد دارد و از وظایف قانونی زن نسبت به همسر خود است، تمکین میباشد. زندگی زناشویی برپایه وحدت و یکپارچگی زن و شوهر و توافق هر دو با هم دیگر میباشد و زوجین نسبت به هم دارای وظایفی میباشند که هر دو ملزم به انجام آنها میباشند. تمکین زن یکی از الزاماتی است که نسبت به همسر خود دارد و از جمله وظایف قانونی و شرعی زن نسبت به مرد است. از نظرقانون مرد نیز دارای وظایفی نسیت به زن است که از ملزومات زندگی زناشویی میباشد و پرداخت نفقه و حسن رفتار نسبت به زن از جمله این وظایف میباشد. در قانون مدنی ایران تمکین به دو دسته خاص و عام تقسیم میشود و زن وظیفه تمکین از شوهر خود در هر دو حالت دارد.
تمکین عام به این معناست که زن در امور زندگی مشترک مثل سکونت در منزل همسر، خوش رفتاری با همسر، رعایت نظافت خویش و خانه و مسائلی از این قبیل از شوهر خود اطلاعت کرده و طبق خواسته او عمل نماید. تمکین خاص، اطاعت از خواستههای جنسی و زناشویی همسر است مگر اینکه این خواستهها بر خلاف عرف بوده و زن بتواند این غیرعرفی بودن را ثابت کند. حال اگر زن به مسئولیتهایی که گفته شد عمل نکند مرتکب عدم تمکین میشود و اگر مرد بتواند این عدم تمکین را ثابت کند میتواند درخواست ازدواج مجدد از دادگاه خانواده را کرده و یا از پرداخت نفقه به زن خوداری کند و در آخر اگر زن به تمکین تن نداد مرد میتواند با مراجعه به دادگاه خانواده، درخواست طلاق زن را بدهد.
حق طلاق چیست؟
حق طلاق، برهم زدن پیوند زناشویی است. طبق فقه، حق طلاق به مرد داده شده است ولی در مواردی زن نیز میتواند درخواست طلاق بدهد مواردی مثل اعتیاد شوهر، پرداخت نکردن حق نفقه، عسروحرج و غیره در این مورد زن میتواند به دادگاه درخواست طلاق دهد. طلاق به معنی پایان زندگی مشترک است که با صدور حکم عدم سازش از سوی دادگاه امکان پذیر است این گفته به معنی این است که زن یا مرد بدون رای دادگاه نمیتواند طلاق گرفته و به دفترخانه برای طلاق مراجعه کند. در برخی موارد در هنگام عقد، مرد با رضایت خویش به زن حق طلاق میدهد اما این گفته به این معنی نیست که با این وکالتنامه حق طلاق مرد از بین میرود اما این طرز فکر اشتباه بوده و حق طلاق مرد برحسب قانون همیشه پابرجاست حتی اگی به زن حق طلاق داده باشد. طبق ماده 139 قانون مدنی، طلاق مخصوص ازدواج دائم است و عقد موقت طلاق وجود نداشته و با اتمام مدت عقد موقت، زمان آن به پایان میرسد.
آیا ابطال حق طلاق ممکن است؟
وکالت، طبق قانون مدنی، عقدی است بین دو نفر که یکی طرف دیگر را برای انجام اموری نائب میکند. وکالت در طلاق همچین عقدی است بین یکی زوج و زوجه. بعد از دادن وکالت در طلاق ، زوج هر زمان بخواهد میتواند زوجه را عزل و وکالت در طلاق را باطل کند. در بین مردم یک تصور اشتباهی که وجود دارد این است بعد از دادن حق طلاق به زوجه، حق طلاق مرد از بین میرود اما این تصور و فکر یک اشتباه است چون حق طلاق از امور غیرمالی در طلاق است و این حق مختص مرد بوده و غیرقابل انتقال به غیر میباشد با توضیح وکالت در طلاق، در واقع مرد وکالت در طلاق را به زوجه میدهد تا در صورت نیاز خود را مطلقه کند اما مرد با دادن وکالت در طلاق به زن، حق طلاق خود را از بین نمیبرد. اگر وکالت در طلاق زوجه، در سند ازدواج نوشته شده و در عقدنامه شرط شود وکالت بلاعزل طلاق، قابل باطل کردن از طرف مرد نیست یعنی تا زمانی که عقد پابرجاست و زوجین از هم جدا نشدهاندشرط وکالت هم چنان پابرجا میباشد.
مراحل کلی طلاق از ابتدا تا انتها
طلاق یعنی پایان دادن به زندگی زناشویی که که دارای مراحل قانونی است که برای جدایی و طلاق باید طی شود و این مراحل شامل ثبت نام در سامانه طلاق، رفتن به جلسات مشاوره قبل از طلاق، گرفتن گواهی عدم انصراف از طلاق، ثبت دادخواست طلاق در یکی از دفاتر الکترونیک قضایی و رسیدگی به پرونده طلاق در دادگاه خانواده و در آخر صدور حکم طلاق و گواهی عدم امکان سازش میباشد.
بعد از تصمیم به طلاق و جدایی، باید در سامانه تصمیم ثبت نام کرده تا نوبت 5 جلسه مشاوره قبل طلاق داده شود زوجین باید در زمان مشخص شده در مرکز مشاوره حضور یافته و در جلسات شرکت کنند تعداد جلسات مشاوره معمولا 5 جلسه به فاصله 9 روز از هم برگزار میشود که تقریبا 45 روز به طول میانجامد. بعد از اتمام این جلسات و عدم انصراق زوجین از طلاق، گواهی عدم انصراق و سازش از سوی مرکز مشاوره صادر میشود. زوجین و یا یکی از دو طرف که خواستار طلاق است و یا وکالت طلاق از سوی دیگری دارد، میتواند با در دست داشتن گواهی عدم انصراف از طلاق که از سوی مرکز مشاوره صادر شده استف به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه و نسبت به تنظیم و ثبت دادخواست طلاق اقدام نموده و سپس دفتر قضایی، برای بررسی و رسیدگی به پرونده، دادخواست طلاق را همراه با ضمائم و مدارک لازم به دادگاه خانواده ارجاع میدهد. پرونده طلاق در دادگاه خانواده به شعبه مخصوص فرستاده شده و برای رسیدگی به پرونده تعیین وقت شده و این وقت به اطلاع زوجین از طریق سامانه ثنا که معمولا به صورت ابلاغیه کتبی است، میرسد. دادگاه آخرین راه را نیز برای زوجین در نظر گرفته و از آنها میخواهد که هر کدام یک داور عاقل وبالغ که آشنایی با مباحث حقوق داشته باشد، به دادگاه معرفی کنند تا شاید امکان سازش و بازگشت از تصمیم وجود داشته باشد و از طلاق جلوگیری شود اگر زوجین داور معرفی نکنند دادگاه خانواده خود کسی را به عنوان داور معرفی میکند که این داور معمولا مشاور حقوق ویا یک وکیل است. طلاق در قانون حق مرد است و برای طلاق دادن زن نیازی نیست که دلیل بیاورد. اما اگر طلاق به درخواست زوجه باشد باید وی یک یا چند دلیل برای دادگاه بیاورد و این دلایل باید محکمه پسند باشد و بتواند آن را برای دادگاه ثابت کند و یا شاهد بیاورد مانند عدم پرداخت نفقه توسط مرد به زن و باید ثابت کند که مرد از پرداخت نفقه به زن خودداری میکند. ناگفته نماند که در طلاق توافقی چون طلاق برحسب توافق و تصمیم دو طرف انجام میشود و زوجین راضی به این تصمیم هستند و در همه امور مالی و غیر مالی با هم توافق کرده اند و به نتیجه دلخواه رسیدهاند فقط ارائه توافقات انجام شده برای دادگاه کافی است و دادگاه خانواده به نظر زوجین برای طلاق احترام قائل شده و گواهی عدم سازش را صادر میکند. در اینجا باید زوجه ثابت کند که حامله نبوده و برای ثبت این گفته دادگاه زوجه را برای آزمایش بارداری به آزمایشگاه معرفی میکند و بعد از تایید باردار نبودن زوجه گواهی عدم سازش صادرمیشود. بعد از صدور این گواهی، زوجین 3 ماه فرصت دارند تا به یکی از دفاتر ثبت طلاق مراجعه و نسبت به جاری شدن صیغه طلاق اقدام نمایند. اگر در مدت این 3 ماه اقدام به طلاق نکردند اعتبار گواهی عدم سازش باطل شده و باید تمامی مراحل را دوباره طی کنند تا این گواهی دوباره صادر شود.
من طلاق گرفتم و واسم ازدواج مجدد پیش اومده میخواستم ببینم سه ماه عده نگه دارم بعدش میشه عقد کرد؟